خشم و غضب در نهج البلاغه

خشم براى خدا ـ سبک مغزى شیطان ـ بردبارى هنگام خشم ـ دنیا سراى جاودان نیست ! ـ تحذیر از خشم ـ مکان صحیح خشم ـ نابخشودنى بودن گناه خشم ـ از انواع جنون ـ نشانه خشونت ـ نزدیکى غضب الهى ـ زمان فرو نشاندن خشم

1 ـ خشم براى خدا

... من عبدالله على امیرالمؤمنین الى القوم الذین غضبوا لله حین عُصِى فى ارضه، و ذهب بحقه.

در نامه اى به مصریان آن گاه که مالک اشتر را بر آن ها گماشت، فرمود: از بنده خدا امیرمؤمنان، به مردمى که چون خداوند در زمینش نافرمانى شد و حقش پایمال گشت، براى او خشم آمدند.1

2 ـ سبک مغزى شیطان

ایاک و الغضب فانه طیرة من الشیطان.

از غضب به دور باش؛ زیرا خشم از سبک مغزى هاى شیطان است.2

3 ـ بردبارى هنگام خشم

و اکظم الغیظ و تجاوز عند المقدُره، و احلم عند الغضب، واصفح مع الدولة، تکن لک العاقبة.

در نامه اى به حارث همدانى مى فرماید: خشم را فرو خور و به هنگام توانایى، گذشت کن و در هنگام عصبانیت، بردبار باش و در وقت چیرگى، ببخشاى تا سرانجامت نیکو باشد.3

4 ـ دنیا سراى جاودان نیست !

الا و ان هذه الدنیا التى اصبحتم تتمنّونها و ترغبون فیها و اصبحت تغضبکم و ترضیکم، لیست بدارکم.

بدانید این دنیایى که آرزومند آن شده اید و بدان رغبت مى ورزید و او شما را گاه به خشم مى آورد و گاه خشنود مى سازد، سراى (همیشگى) شما نیست.4

5 ـ مکان صحیح خشم

و قال علیه السلام لاصحابه: قد ترون عهود الله منقوضه فلا تغضبون، و انتم لنقض ذمَم آبائکم تانفون !

به یاران خود فرمود: شما مى بینید که پیمان هاى خدا شکسته می شود، اما به خشم نمى آیید، در حالى که از شکسته شدن پیمان هاى پدرانتان به غیرت مى آیید و ناراحت مى شوید.5

6 ـ  تحذیر از خشم

احذر الغضب فانه جُند عظیم من جنود ابلیس.

از خشم برحذر باش؛ زیرا از لشکریان بزرگ شیطان است.6

7 ـ نزدیکى غضب الهى

و ان عندکم الامثال من بأس الله و قوارعه، و ایامه و وقائعه، فلا تستبطئوا وعیده جهلا بأخذه، و تهاونا ببطشه، و یأساً من بأسه.

شما درگذشتگان نمونه هایى را از غضب خداوند و کیفرهاى کوبنده و حوادث نابود کننده و روزگارها و وقایع شدید و مهلک مى دانید. پس تهدید خداوندى را از روى نادانى به گرفتارى خود در دست قدرت او و ناچیز انگاشتن کیفر او و احتمال ندادن غضب او دیر تلقى نکنید.7

8 ـ زمان فرو نشاندن خشم

متى اشفى غیظى اذ غضبت؟ أحین أعجز عن الانتقام فیُقال لى: لو صبرت؟ ام حین اقدر علیه فیقال لى لو عفوتََ؟
به هنگامى که خشمگین شوم کى خشمم را فرو بنشانم؟ آیا هنگامى که از انتقام گرفتن ناتوانم و به من گفته مى شود: بهتر است صبر کنى؟ یا هنگامى که توانایى انتقام دارم و به من گفته مى شود: بهتر است گذشت کنى؟8

9 ـ نشانه خشونت

من الخرق، المعالجه قبل الامکان و الاناة بعد الفرصه.

از نشانه هاى خشونت، شتاب پیش از فراهم آمدن شرایط و سستی بعد از آمدن فرصت است.9

10 ـ از انواع جنون

الحدّه ضرب من الجنون، لان صاحبها یندم، فان لم یندم فجنونه مستحکم .

غضب (تندخویى) نوعى از جنون است؛ چرا که گرفتار بدان از کرده خود پشیمان مى شود و اگر پشیمان نشود جنونش مسلم است.10

11 ـ نابخشودنى بودن گناه خشم

ان من عزائم الله فى الذکر الحکیم، التى علیها یثیب و یعاقب، و لها یرضى و یسخط، انه لا ینفع عبدا و ان اجهد نفسه و اخلص فعله ان یخرج من الدنیا، لاقیاً ربه بخصله من هذه الخصال لم یتب منها: ان یشرک بالله فیما افترض علیه من عبادته، او یشفى غیظه بهلاک نفس.

همانا از جمله احکام مهم خداوند در قرآن کریم که به واسطه آن ها پاداش و کیفر مى دهد و به سبب آن ها خشنود و ناخشنود مى شود، این است که چنان چه بنده با یکى از این خصلت ها از دنیا به دیدار پروردگارش برود و از آن ها توبه نکرده باشد، هرچند در عبادت خود را به زحمت انداخته و عملش را (براى خدا) خالص گردانیده باشد، هیچ سودى نبرد، از جمله: در عبادتى که خدا بر او واجب کرده است برایش شریک قرار دهد، یا با کشتن کسى، خشم خود را فرو بنشاند.11

12 ـ بر نابکاران خشم گیر!

من شَنىءَ الفاسقین و غضب لله، غضب الله له و ارضاه یوم القیامه  .

هر که با نابکاران دشمنى ورزد و براى خدا خشم گیرد، خداوند به خاطر او خشم گیرد و روز قیامت خشنودش گرداند.12

__________________________
پی نوشت:

  1. نامه 38.
  2. نامه 76.
  3. نامه 69.
  4. خطبه 173.
  5. خطبه 106.
  6. نامه 69.
  7. خطبه 192.
  8. حکمت 194.
  9. حکمت 363.
  10. حکمت 255.
  11. خطبه 153.
  12. حکمت 31.