شرایط پیدایش استرس :

در این قسمت برای شما ۵ موقعیت را باز گو می کنیم که نیازمند حضور ذهن ،خرد و شعور و از همه مهمتر خونسردی است. اگر بتوانید در زمان بروز این شرایط خونسردی و تعادل خود را حفظ کنید شما را در محل کار “ابر قهرمان” می نامند.



1 ـ به جدل کشیده می شوید :  

پایان روز است ، همه خسته شده اند و به زحمت کار می کنند و هیچ کس هم اعصاب درستی ندارد. ناگهان یکی از همکارانتان به سمت شما می آید و به شما می گوید" نامه ای که برای من نوشته بودی بیش از اندازه مختصر بود و مراتب ادب و احترام در آن رعایت نشده بود"او به شما می گوید که قصد دست انداختن و برتری جویی نسبت به او را داشته اید.

شما در جواب به او می گویید که بهتر است کوتاه بیاید و اینقدر حساس نباشد. برای او تشریح می کنید که وقت شما کوتاه بوده و برای رعایت ادب و احترام زمان کافی نداشته اید.

بحث بالا می گیرد و چند تا از همکارهای دیگر هم به شما می پیوندند اما آنها نیز نمی توانند کاری را از پیش ببرند.

 

 

در این حال چون منطق خود را از دست داده اید تصویری از نا کامی ها در ذهن شما نقش می بندد و فقط باعث می شود که استرس خود شما و اطرافیانتان افزایش یابد. به جای بهره گیری از منطق و ادراک به خوی غیر انسانی خود اتکا نکنید.

راه حل این است که حالت تدافعی به خود نگیرید و با اتکا به قوانین عقلی نقد وارده را رد کنید. به جای اینکه با پاسخ های از پیش تعیین شده جلو بیایید اندکی صبر کنید حواس خود را جمع کرده و خونسردی خود را نیز حفظ کنید.

در همین مورد ذکر شده با آرامش پاسخ دهید " من تو را درک می کنم اما امروز کار من بسیار سنگین بوده است و احساس می کنم زمان را از دست داده ام . بنابراین لازم است که کوتاه و مختصر عمل کنیم تا بتوانیم از عهده تمام امور بر آییم. اگر تو به خاطر نامه من آزرده شدی همین جا از تو عذر خواهی می کنم" .

با رعایت ادب و نزاکت در مقابل خصومت می توانید طرف مقابل خود را خلع سلاح نمایید ، زیرا او منتظر پاسخی از روی عصبانیت می باشد. حتی اگر حق با شماست اثبات این مطلب برای یک همکار خودسر کار بی فایده ای قلمداد می شود.

به عبارت دیگر بهتر است گاهی زیرکانه عمل کنید تا صادقانه.

 

 ۲ـ  ندانستن پاسخ سؤال :

این موقعیتی است که بسیاری از سیاستمداران و تاجران بزرگ با آن مواجهند:  سوالی که آنها را در هنگام سخنرانی خلع سلاح می کند. می توانید در چنین شرایطی به لکنت زبان بیفتید، عرق کنید و بترسید تنها به این خاطر که جواب مناسبی ندارید. اما راههای بهتری هم وجود دارند که افراد عاقل آنها را انتخاب می کنند.

به یاد داشته باشید که در هنگام سخنرانی قدرت به دست شماست و مستمعین می بایست  مراتب ادب و نزاکت را رعایت کنند. اگر سوال خارج از حیطه بحث بود می تواننید اینطورعمل کنید " به نکته جالبی اشاره شد، اگر به اندازه کافی وقت داشته باشیم من آنرا توضیحمی دهم اما اجازه دهید که در حال حاضر به موضوع اصلی بپردازیم ."

همچنین می توانید به آن شخص بگویید که خوشحال می شوید پس از اتمام سخنرانی با او شخصا صحبت کنید. این کار به شما زمان لازم برای آماده کردن جواب را می دهد  یا می توانید از آن فرد تشکر کنید و پاسخ سوال را موکول کنید به پایان تشریح مسائل مهمتر.

اما اگر سوال مرتبط با موضوع بحث بود پس بهتر است که متواضع و فروتن باشید و خیلی راحت اظهار کنید که پاسخ آنرا نمی دانید. بالاخره شما هم یک انسان هستید، اینطور نیست؟

 

اگر این کار را با اعتماد به نفس کامل انجام دهید مردم تصور نمی کنند که شما از آمادگی لازم برخوردار نیستید بلکه بر عکس به دنبال راهی برای حل مسائل پیچیده هستید " سوال خوبی بود اما باید اعتراف کنم که در حال حاضر پاسخ آنرا نمی دانم ، به شما قول می دهم که بررسی را همین حالا آغاز کنم و پاسخ مناسب را در اولین فرصت در اختیار شما قرار دهم" .

۳ ـ بروز خطا از جانب شما :

شما با همکاران و مقامات بالای شرکت و یا اداره و سازمان ، مشغول تجزیه تحلیل اشتباهی هستید که باعث متوقف کردن پروژه کاری و یا روند کاری شما شده است و ناگهان یکی از همکاران شما را مورد خطاب قرار داده و اشتباه را به شما نسبت می دهد چرا که عملکرد نادرست یا یک فایل ناقصی را تحویل داده اید که باعث برهم زدن جریان عادی کار شده است.

اگر اشتباه از جانب شما باشد باید مسئولیت آنرا به عهده بگیرید البته نه به آن معنا که سیلی از پوزش های سوزناک را بر روی میز روان کنید. به جای آن بهتر است که بگویید " متشکرم که آن را برای من توضیح دادی، الآن متوجه شدم که اشتباهم در کجا بوده و از این به بعد تمام تلاش خود را می کنم که چنین اتفاقی نیفتد" .

اگر آن اشتباه به طور صد در صد به شما مربوط نمی شد چنین بگویید " بله من اشتباه کردم وعذر خواهی می کنم ، اما هر فردی که فرم ها و عملکردها و یا فایل مورد نظر را دریافت می کند باید آنها را دوباره چک کند تا خطایی در آن وجود نداشته باشد" چنین موقعیتی زمان مناسبی است که از سیستم موجود انتقاد کنید و راه حلی برای اجتناب از خطاهای مجدد پیشنهاد کنید.

 

اما از سوی دیگر اگر اشتباه به هیچ وجه از جانب شما نبود اتهامات وارده را یک به یک و با اتکا به مدارک علمی رد کنید. سعی کنید با کسی که از شما نقد می کند مانند یک ابله رفتار نکنید. به طور حتم زمانی که ثابت شد شما فرد مورد سرزنش نیستید متهم اصلی خود به خود پیدا می شود( و شاید همان منتقد شما باشد که به دنبال راهی بوده تا قضیه را از سر خود باز کند ) .

۴ـ  یکی از همکاران غیبت شما را می کند :

متوجه می شوید که عده ای در مورد شما شایعه پراکنی می کنند. بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را به بی خیالی بزنید و انتظار داشته باشید که همه چیز خود به خود حل شود. با انجام چنین کاری به او اجازه می دهید که به رفتار زشت و زننده خود ادامه دهد.

اما نباید یکدفعه مغز خود را از دست بدهید زیرا آنها منتظر همین هستند تا بتوانند بیشتر شما را اذیت کنند و به طور قطع شما هم که نمی خواهید آنها را به اهدافشان برسانید! با او رودررو صحبت کنید تا به واسطه ثبات و وقار شما متوجه اشتباه خود شود.

هنگامی که تنها است به او نزدیک شده و با او صحبت کنید " من شنیدم که تو در مورد من چنین چیزهایی را به دیگران گفته ای، اگر چیزی هست چرا به خودم نمی گویی؟"

پاسخ او هر چه که باشد (ممکن است حالت تدافعی به خود بگیرد و یا با نامردی از حقیقت فرار کند) استراتژی شما یکی است. تنها چیزی که او از شما انتظار ندارد رعایت ادب و نزاکت است.

 

 

شما با این کار او را خلع سلاح می کنید. سعی کنید نقاط مشترک خود را با او پیدا کنید و در مورد آنها صحبت کنید مثلا بی علاقگی نسبت به کارفرما و یا یکی از مراجعین و یا این آرزو که هر دوی شما می خواهید آن مجموعه در صدر قرار گیرد و بهترین امتیاز را بگیرد و 

بعد هم دایره توجه خود را بر روی گروه همکارانتان متمرکز کنید : " تو که خودت بهترمی دانی که همه ما با هم و در کنار هم در حال تلاش برای پیش یرد اهداف مجموعه هستیم و چنین حرفهایی به سلامت روانی گروه لطمه می زند. پس بهتر است کینه ورزی را کنار بگذاریم تا کارها به خوبی پیش روند.. " با انتقال مرکز توجه از فرد به گروه ، شما خود را فردی عاری از خود خواهی و خود پرستی نشان می دهید و خیلی بهتر از او جلوه می کنید و این کار باعث می شود که او دهان خود را ببندد.

اگر او متقاعد نشد با روی باز به او اعلام کنید که اگر به این کار ادامه دهد مراتب را به مقامات بالاتر گزارش خواهید کرد.

۵ ـ به تاریخ تحویل عملکردها نزدیک می شوید :

ثانیه ها سپری می شوند و ارباب رجوع ها ( دانش آموزان ، اولیا ایشان و یا همکاران و مسئولین بالا دست و ... )  چشم انتظار به پایان رساندن عملکرد در آن مقطع از زمان هستند و  شما احساس می کنید که هنوز در مراحل ابتدایی کار می باشید. در چنین مواقعی یک مسئله کوچک می تواند در نظر افراد به منزله یک مشکل بزرگ جلوه کند و آنها را بیش از حد عصبانی کند. با برنامه ریزی دقیق از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کنید.

 

 

نگاه انداختن به ساعت ، کاری را از پیش نمی برد پس بهتر است بر روی کار تمرکز کنید نه مهلت های نهایی. لیستی از اولویت ها تهیه کنید و ابتدا بر روی مسائل ضروری تمرکز کنید. اگر لازم شد کارهای بزرگ را به امور کوچکتر اما قابل اجرا تقسیم کنید و هر یک را در زمان خاص خود انجام دهید.

ابتدا بر روی اموری کار کنید که باید مجددا توسط افراد دیگر بازبینی شوند. اگر امکان داشته باشد می توانید برخی از کارها را به عهده افراد دیگر بگذارید. از حواس پرتی خود جلوگیری کنید برای این کار می توانید تلفن را قطع کنید و صفحه اینترنت را در صورتی که به آن نیاز نداری ببندید.

در آخر هم تنفس خود را کنترل کنید. بالا بودن انرژی استرس را کاهش داده ذهن شما را در شرایط مناسبی نگه می دارد و اجازه ندهید که نا امیدی بر شما غلبه کند تا تمرکز حواس خود را از دست بدهید و همیشه به یاد داشته باشید که در آخرین فرصت ها معجزه های شگفت انگیزی روی خواهد داد.

برقرار نکردن ارتباط چشمی و نگاه نکردن به چشمان طرف مقابل نشان دهنده اضطراب و ترس است و خیره شدن معمولاً نشانه خصومت و دشمنی است. وقتی به چشمان افراد حاضر در جمع نگاه می کنید به آنها نشان می دهید که راضی و راحت هستید .